کِم سِنتر

گاه نوشت های یک دبیر

کِم سِنتر

گاه نوشت های یک دبیر

نامریی کردن اجسام

ایده‏نامرئی یا ناپدید کردن اجسام ایده جدیدی نیست کشورهای پیشرفته صنعتی از سالیان پیش مقتضیات نظامی و امنیتی خود درصدد یافتن راهی برای انتقال اجسام بدون حمل کردن آنها و فقط از طریق جابه‏جایی ذرات (teleportation) با ناپدید‏سازی بودند که بدین وسیله بتوانند تجهیزات و دستگاه‏های نظامی خود را از دید دشمن پنهان نمایند و یا سریعاً به محل دیگری منتقل کنند.

به طور کلی یک جسم زمانی برای چشم قابل رویت است که چشم نوری از آن جسم دریافت کند بنابراین، اگر به هر طریقی بتوان جلوی بازتابش نور از سطح جسم گرفت و یا نور منعکس شده را جذب نمود.  در این صورت آن جسم قابل مشاهده نیست. 

 

 تکنیک دیگر آن است که پرتوهای نورانی که به جسمی می‏رسد به جای برگشت و بازتابش به دور جسم بگردند که ابر ماده‏ها یا در اصطلاح Metamaterial، از این شیوه استفاده می‏کنند یعنی با پوشاندن جسم با این مواد نور تابیده شده دور آنها می‏گردد، بنابراین، نامرئی می‏شوند و حتی با این شیوه می‏توان آنها را از دید دستگاه‏های ردیاب و رادار نیز پنهان کرد. 

 

در طول این سال‏ها، شیوه‏های مختلفی برای این منظور آزمایش شده‏اند؛ روش‏هایی مانند استفاده از پوشش‏های نامرئی کننده پرتو‏ها یا سپرهای پلاسمایی به کار‏گیری ابر ماده‏ها ایجاد میدان‏های الکترو مغناطیسی و به تازگی نیز با توسعه فناوری نانو، بکارگیری این فناوری در ناپدید کردن اجسام مورد توجه قرار گرفته است. 

 

 روش نامرئی کردن با کمک نانو ذرات، توسط محققان دانشگاه برکلی آمریکا محقق شده است که در طی آن توانسته‏اند ماده خاصی بسازند که موجب تغییر جهت نور در اطراف شی می‏شود این محققان از این طریق توانسته‏اند برای اولین بار یک جسم سه‏ بعدی بسیار کوچک را از نظر پنهان کنند البته قابل ذکر است که دانشمندان دانشگاه برکلی پیش‏تر موفق شده بودند اشیای بسیار باریک دو بعدی را نامرئی کنند. 

 

 این فناوری جدید مثل آبی که سطح یک سنگ را می‏پوشاند. عمل می‏کند ماده‏ای که برای نامرئی کردن اشیاء تولید شده است، در ابعاد کوچک موفق بوده است و دانشمندان امیدوارند که با گسترش این فناوری بتوانند در آینده به نامرئی کردن اشیای بزرگ و حتی موجودات بپردازند اکنون بد نیست که ماجرای اولین تجربه انسانی را در این خصوص، با هم مرور نماییم.

 

سابقه‏ای از اولین تجربه انسانی

به‏طوری که سوابق تاریخی در این زمینه، نشان می‏دهد در سال 1943آزمایشی جهت ناپدید کردن و انتقال دادن به فاصله‏ای دور انجام شده است که از نظر فنی موفقیت‏آمیز بوده ولی از دیدگاه عامل انسانی کاملاً با شکست مواجه شده است و به هیمن دلیل نیز پی‏گیری آن ادامه پیدا نکرد.  

 

در مورد تاریخچه انجام این آزمایش. باید گفت پس از آنکه آمریکا با سوء‏استفاده از نظریه نسبیت اینیشتین (Theory Of Relativity) و با شکافت هسته‏ اتم موفق شد بمب اتم بسازد و موجب مرگ شمار بسیاری از مردم در ژاپن شد، نیروی دریایی آمریکا تمام امکانات و وقت خود را معطوف به نظریه دیگری از اینیشتین به نام نظریه میدان واحد (Unified field Theory) می‏کند. 

 

 اینیشتین درصدد بود که با این نظریه ثابت کند الکتریسیته، مغناطیس و گرانش سه حوزه تفکیک‏ناپذیرند. به عنوان مثال، اگر الکتریسیته تغییر پیدا کند، گرانش هم تغییر خواهد کرد و بدین صورت با تغییر الکتریسیته می‏توان گرانش را کنترل کرد. هر چند که بعدها سه عامل دیگر یعنی نور، فضا و زمان هم افزوده شدند. 

نامریی کردن اجسام

 

نیروی دریایی ایالات متحده با اطلاع از ابعاد گسترده نظریه میدان واحد اینشتین و کاربرد آن تصمیم می‏گیرد که به صورت مخفیانه این نظریه را آزمایش کند. بعد از آزمایشات اولیه که تحت نظارت نیروی دریایی آمریکا صورت می‏گرفت، تصمیم بر آن شد که تعدادی حیوان از جمله گوسفند و بز را در داخل یک کشتی قرار دهند و انتقال آنها را آزمایش کنند.  

 

این حیوانات داخل قفس‏های فلزی و در عرشه‏کشتی بودند. کشتی برای چند دقیقه کاملاً ناپدید شد ولی وقتی ظاهر شد، تعدادی از حیوانات گم شده بودند و روی بدن بقیه هم آثار سوختگی دیده می‏شد. قرار بر این شد که تا کامل شدن پروژه، هیچ انسانی مورد تست قرار نگیرد ولی با این حال، در سال 1943 ناوشکن (USS Eldridge DE 173) با تمام خدمه‏اش بدون اینکه مطلع باشند، مورد آزمایش قرار گرفت.  

 

این آزمایش که به‏طور سری در فیلادلفیا انجام شد، بعدها به نام آزمایش فیلادلفیا (Philadelphia Experiment) یا پروژه رنگین‏کمان (Rainbow Project) معروف گردید. اما در طی سالیان بعد، نیروی دریایی امریکا که مسئول مستقیم این پروژه بود، آن را انکار کرد. آزمایشی که در فیلادلفیا صورت گرفت بعدها به طرز اسرارآمیزی با پروژه مشابهی به نام پروژه مونتاک (Montauk) پیوند خورد. 

نامریی کردن اجسام

 

شواهد و مدارکی چند سال بعد از این واقعه توسط محققان به‏دست آمد که صحت این ماجرا را تایید می‏نماید. لازم به ذکر است که در همین زمان، یعنی در سال 1943، آلبرت اینیشتین از مشاوران پاره‏وقت سازمان نیروی دریایی امریکا بود. جان ون نومن (John Von Neumann) همکار نیکلاس تسلا (Nicolas Tesla) فیزیکدان مشهور نیز مسئول پروژه فیلادلفیا بود.

 

نیروی دریایی آمریکا برای انجام این آزمایش، ژنراتور بسیار بزرگی را روی عرشه ناوشکن نصب کرده بود که میدان مغناطیسی بزرگی به قطر 100 یارد را در اطراف ناوشکن ایجاد کرد گرچه بنابر نظر عده‏ای این آزمایش در اصل به منظور پنهان کردن کشتی از دید رادار ترتیب داده شده بود ولی نتیجه چیز دیگری بود. 

 

 در این آزمایش افرادی که در نزدیکی میدن مغناطیسی در دو کشتی مجاور آن بودند، خدمه Eldridge را به صورت مبهم در میان آسمان و دریا می‏دیدند ولی ناوشکن از نظر آنان ناپدید بود. کسانی که کمی دورتر بودند، تصویر منعکس شده ناو را در آب می‏دیدند و افرادی هم که فاصله آنان بیشتر بود هیچ اثری از ناوشکن نمی‏دیدند. البته این آزمایش از نظر فنی موفقیت آمیز بود و کشتی نامرئی و از صفحه رادار محو شد اما از نظر حفظ جان خدمه کشتی، نتایج بسیار بدی به بار آورد. 

همچنین باید اشاره کنیم که کشتی مزبور چند ثانیه پس از ناپدید شدن از بندر فیلادلفیا، در سواحل بندر  Norfolk واقع در ایالت ویرجینیا، ظاهر و رویت شده است ولی زمانی بعد محو شده و دوباره به بندر فیلادلفیا بازگشته است. 

در جریان این آزمایش و پس از ظاهر شدن ناوشکن، بسیاری از خدمه آن زنده زنده در آتش سوختند، برخی دیگر دچار حمله قلبی و بعضی دیوانه شدند، عده‏ای هم در بدنه و دیواره‏های فولادی کشتی فرو رفته و ذوب شدند. اما اثرات مخرب انسانی آن، بعد از آزمایش هم ادامه داشت. تعدادی از افراد زنده مانده، ظاهراً سالم بودند اما به مرور، اتفاقات عجیبی برای آنها رخ داد، آنان گاهی در جا خشک و بی‏حرکت (Freeze) می‏شدند، چون هنوز تاثیر میدان نیرو بر بدنشان باقی بود. بعد، همین آدم‏های بی‏حرکت نیز محو و ناپدید می‏شدند. بدین ترتیب، نتیجه‏ای اسف بار بر جای گذاشت.

 

سخن آخر

امروزه، دانشمندان امیدوار هستند که با بهره‏گیری از شیوه‏های جدیدتر و با هزینه‏ای کمتر بتوانند اجسام بزرگ و نمونه‏های واقعی را نامرئی کنند، هر چند که در شاخه‏ای از این پروژه که مربوط به هواپیماهایی است که از دید رادار مخفی هستند، موفقیت‏های خوبی حاصل شده است. اما نامرئی کردن آنها کاری دشوارتر است؛ به ویژه، نامرئی کردن جسمی که در حال حرکت با سرعت متغیر است. 

 

مهندس پژمان دوراندیش

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد