بسیاری از سیستمهای شیمیایی، فوتولومینسان هستند. بدین معنی که این سیستمها یا مولکولها میتوانند تابش الکترومغناطیس را جذب کنند و به وسیلهی آن برانگیخته شوند. منظور از برانگیختگی آن است که الکترونهایی از لایه ظرفیت یا الکترونهایی که در پیوند بین اتمها در مولکول شرکت دارند، انرژی مربوط به تابش الکترومغناطیس را جذب کرده و به سطوح انرژی بالاتر بروند.
وقتی الکترونی به سطح انرژی بالاتر میرود، ناپایدار است و تمایل دارد آن انرژی را که گرفته پس داده و به حالت قبل خود برگردد. وقتی الکترون به حالت پایدار خود برمیگردد، تابشی از خود نشر میکند. طول موج این تابش یا برابر طول موج تابشی است که به وسیلهی آن برانگیخته شده بوده یا از آن کوتاهتر است. به هر حال این عمل را فوتولومینسانس گویند.
ادامه مطلب ...قبل از این که درباره محلول ها صحبت کنیم، بگذارید محلول ها را از انواع دیگر مخلوط ها جدا کنیم. محلول ها گروهی از مولکول ها هستند که با توزیعی کاملاً یکنواخت پخش شده اند. یک کم سخت شد، نه؟!
دانشمندان می گویند: محلول ها سیستم های همگن هستند. حالا همگن یعنی چه؟ در انواع دیگر مخلوط ها ممکن است یک طرف مایع مقدار زیادی از یک چیز (ماده) را در خود داشته باشند ولی یک طرف دیگر از آن چیز کمتر داشته باشد. چنین مخلوطی همگن نیست! اما غلظت محلول ها در تمام نقاط سیستم شان کاملاً یکسان و همگن است. بگذارید با یک مثال موضوع را روشن کنیم:
ادامه مطلب ...نقطه ی هم ارزی همان نقطه اکی والان است. اما تفاوت نقطه پایانی و نقطه هم ارزی:
نقطه ی اکی والان یا نقطه هم ارزی نقطه ای است که در آن اسید و باز یکدیگر را کاملاً خنثی می کنند.
به عبارت دیگر نقطه پایانی نقطه ای است که شما تیتراسیون رو متوقف می کنید ولی نقطه هم ارزی نقطه ای است که اکی والان های اسید و باز با هم برابر می شود و ممکن است این نقطه دیرتر یا زودتر از نقطه ی پایانی باشد اما هنوز رنگ محلول تغییر نکرده باشد.
ادامه مطلب ...قانون هوند بیان میکند که تمام اوربیتالهایی که در یک لایه فرعی وجود دارد دارای انرژی یکسانی هستند. در هنگام پر شدن اوربیتالها، از آنجا که الکترونها بار منفی دارند و یکدیگر را دفع میکنند، ابتدا در هر اوربیتال موجود در یک تراز فرعی یک الکترون وارد میشود و پس از اینکه همهی اوربیتالها دارای یک الکترون شدند، سپس با اضافه شدن الکترون جدید، جفت شدن صورت میگیرد. پس وجود اصل دافعه باعث میشود که ابتدا الکترونها تمایل به تک بودن در اوربیتالهاداشته باشند و اوربیتالهای نیمه پر تا حدودی پایدار باشند. اما عامل مهمتر این است که همیشه ایجاد نوعی تقارن در اتم، بر پایداری آن میافزاید. به عنوان مثال آرایشی که برای کروم Z=24 حدس زده میشود، 3d4,4s2 است، اما در عمل مشاهده میشود که آرایش کروم به صورت 3d5 , 4s1 است. به طور کلی یک لایه فرعی نیمه پر که در آن هر یک از اوربیتالها دارای یک الکترون هستند، به علت دافعه کم و وجود تقارن تا حدود زیادی پایدار است.